سلام
همسرم از ارتباطاتش با خانواده من هیچ چیزی به خانواده خودش نمیگه ، مثلا اگر حتی صبح مادرشو ببینه و شب قرار باشه بریم خونه مادر من ؛ باز هم چیزی به مادرش نمیگه
اوایل میگفت اهل این حرفا نیستمو حرف ببر بیار نمیکنم ، منتها امروز گفت اگر به خانوادم بگم ممکنه بگن کشیده سمت خانواده زنش .
مثلا ماشینی که خریدیم به نام من زد ولی گفت اصلا به خانوادم نگو چون میگن زن ذلیله .
بهم میگه اینقدری که از من توقع داری یکمشو از خانوادت نداری ؛ بهش میگم تو شوهر منی چه ارتباطی به خانوادم داره ، میگه خواهرم حتی نون توی خونش رو هم به بابام میگه و اونم کمک میکنه میخره واسشون !
بعدم میگه خرید هاتو با من نباید بری و به مامانت بگو تا باهات بره .
بعد از چند سال که بیمار شدم میگه تا خونه پدرت بودی میرفتی و درمان میکردی و همه چی شده برای من .
یکی بهم بگه من باید چکار کنم ؟